کد مطلب:2206 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:11

گنجینه پرسمان » اجتماعي و فرهنگي

خانمي دندان پزشك هستم. مضطرب و پريشان احوال و فاقد روحيه. در خانواده اي رشد كردم كه هميشه بين پدر و مادر و ديگر اعضا درگيري بود. به طور مرتب با چالش هاي نااميد كننده روبرو بودم. در دانشگاه مورد توجه هيچ پسري قرار نگرفتم و اين مسئله از نظر روحي لطمة شديدي بر من وارد كرد. هيچ علاقه اي به زندگي ندارم و دليلي براي آن نمي بينم. لطفاً راهنمايي كنيد.

رفتار سوء و تدبير غلط بعضي از پدر و مادرها در خانواده، علاوه بر آن كه كيان زندگي را به فروپاشي تهديد مي كند، لطمات جبران ناپذيري روي فرزندان تحميل خواهد كرد. متأسفانه كم نيستند والديني كه به حكم منزلت و شأني كه براي خود قائلند، هر گونه تصميم گيري را جايز مي دانند و هيچ گاه به فكر پيامدهاي آن نيستند و اين فرزند است كه قرباني كج انديشي ها مي شود. به هر حال چه مي توان كرد؟ پدر و مادر قابل احترام بوده و مي بايست شخصيتشان محفوظ بماند. فرزندان تحت هيچ شرايطي حق توهين به پدر و مادر را ندارند.

خواهر محترم! خدا را شاكر باشيد كه مدارج عالية پزشكي را به دست آورده ايد و اكنون به خلق خدا كه عبادت بزرگي است، خدمت مي كنيد. هدف آفريدگار از آفرينش انسان چيست و انسان به چه دليل خلق شده است؟

بسياري هرگز از خود نمي پرسند كه براي چه مقصود و هدفي آفريده شده اند؟ اگر در پي پاسخ اين سؤال بر ايند. دغدغه هاي اصلي كه گاه چون سوهان روح انسان را مي آزارد، از بين خواهد رفت. متأسفانه با حالت جهل و نااميدي عمر گران ماية خود را از دست مي دهند. علت اين مسئلة (غفلت و جهل) را آيات الهي به صراحت بيان كرده است: بدانيد زندگي دنيا تنها بازي و سرگرمي و تجمل پرستي و فخر فروشي در ميان شما و افزون طلبي در اموال و فرزندان است، همانند باراني كه محصولش كشاورزان را در شگفتي فرو مي برد، سپس خشك مي شود، به گونه اي كه آن را زرد رنگ مي بيني.[1]

دنيا حتي براي خوش ترين افراد چرخش ناگهاني دارد و دوستي و دلبستگي به آن هيچ گونه تضميني ندارد.

خواهر محترم! مورد توجه نامحرم بودن در دانشگاه نه تنها افتخار نيست، بلكه ذلّت است. دختري كه مورد توجه نامحرم قرار بگيرد و از اين وضع راضي باشد، بايد بداند كه حريمي براي خود قائل نشده و عفاف و شخصيت انساني اش را در معرض تعرض اشخاص منحرف قرار داده است، زيرا افرادي كه در فكر تجاوز به حريم نامحرمند، هرگز به جهت انساني و اسلامي باب دوستي را آغاز نمي كنند. در چنين معامله اي شيطاني، دختر نگون بخت قرباني مطامع شيطاني افراد سودجو مي شود. شما زندگي افرادي را كه به نوعي دچار انحراف شده اند، مطالعه كنيد. آن ها هيچ گاه زندگي انساني ندارند و از شدت انحراف به حيواناتي تبديل شده اند كه نوعي رضايت مندي غافلانه ايشان را فرا گرفته است. براي رهايي از چنين كژانديشي، مي بايست نوع نگرش شما به زندگي تغيير كند. تغيير به اين نيست كه ازدواج كنيد يا خواستگاري برايتان پيدا شود، يا مورد توجه قرار گيريد، يا منتظر به وقوع پيوستن حادثهاي در زندگيتان باشيد. اگر چه زندگي دنيوي چيزي غير از اين نيست، ولي چنين تغييرات يا تحوّلاتي نمي تواند موجب ساختن پايه هاي زندگي اصلي در آن دنيا باشد.

البته هدف از اين نوشتار اين نيست كه زندگي دنيا هيچ و پوچ بوده و قصد بر تشويق و تهييج به آخرت باشد، زيرا چه بسيارند انسان هايي كه از متاع اين سرا و آن سرا بهره مند مي شوند. ريشه يابي اين مسئله كه چرا عده اي در اين دنيا به ظاهر خوش بخت هستند و سعادت مندانه زندگي مي كنند، ولي عده اي ديگر از زندگي تاريك و ظلماني برخوردار بوده و يأس و نااميدي آن ها را فرا مي گيرد، به بحث گسترده نيازمند است، ولي به هر حال اين يك واقعيت است كه چه خوش بخت زندگي كنيم و داراي همسر و فرزند و خانه و ماشين و رفاه باشيم، يا به عكس و در ديد و تصور عوام، سياه بخت بوده و از فقر و فلاكت و ديگر مسائل و مشكلات رنج ببريم، يا از مرگ و مردن بهراسيم گرچه مي دانيم روزي به سراغ ما خواهد آمد، در اين صورت آن چه مهم است توشه و زادي است كه با خود حمل مي كنيم. امير مؤمنان امام علي(ع) دربارة رنج و خوشي دنيا فرمود: تلخي دنيا شيريني آخرت و شيريني دنيا تلخي آخرت است.[2] علت اين مسئلة كاملاً روشن است، زيرا كسي كه به دنيا فكر كند و در پي به دست آوردن خوشي هاي آن باشد، از آخرت غافل شده و زندگي ابدي را فراموش مي كند. در مورد خودكشي بايد گفت: انساني كه در چالة مشكلات قرار دارد، با خودكشي در چاه عميقي مي افتد كه ديگر راه برگشت ندارد. انسان با خودكشي، با جان عزيز خود معامله مي كند. او اگر نگرش خود را در زندگي تغيير دهد و توقعات بيجايي را كه اكنون در جانش ريشه دوانده، قطع كند، به حتم و يقين از كابوسي كه او را در بر گرفته، نجات پيدا خواهد كرد و به فرداي اميدواري خواهد انديشيد. در زندگي تمام انسان ها نقاط عطفي وجود دارد. اين نقاط عطف گاه خيلي زود و گاه دير بروز ظهور پيدا كرده و راز موفقيت انسان هايي مي شود كه نگرش نااميدانه و يأس آلود ندارند، زيرا نااميدي راه رسيدن به موفقيت ها را از بين مي برد.

آدمي از بدو وجود تا ختم آن در اين دنيا مراحل گوناگون و عبرت انگيزي را طي مي كند. هر مرحله از زندگي انسان آميخته با اسراري است كه دل هاي خداجو به آن دست مي يابند. شما مي گوييد چيزي نيست كه به خاطرش زندگي كنيد!خدمت به مردم آن هم در امور پزشكي چيزي نيست؟! شما اكنون تنها 26 سال از عمرتان سپري شده، پس نبايد عجله كنيد. وقت ازدواج براي شما دير نشده و با توجه دارا بودن تحصيلات بالا آيا آن را نعمت نمي دانيد؟ به خداوند توكل كنيد: خدا ما را كافي است و او بهترين حامي ماست.[3] اگر چه ازدواج تنها راه خوش بختي نيست، امروزه بسياري از زوج ها به دلايل گوناگون كه مع معمولاً بعد از تشكيل خانواده بروز مي كند، از زندگي زناشويي هيچ گونه لذّتي نمي برندو اگر راه بازگشت داشته باشند حتماً اقدام خواهند كرد. در هر حال به خدا توكل كنيد و صبر را پيشه نماييد. از جمله عواملي كه مي تواند در زدودن يأس مؤثر باشد، حضور در اجتماعات با سر و وضع آراسته و مرتب است و ممكن است در اثر اين امر، خواستگار مناسب خود را پيدا كنيد. آشفتگي خاطر، داشتن قيافة عبوس و مضطرب، از عوامل تنهايي و افسردگي مي باشد. خداوند هيچ گاه بنده اي را كه رو به سوي او كند، نا اميد نخواهد كرد. به نظر مي رسد كه ازدواج نگرش شما را نسبت به زندگي تغيير خواهد داد. ازدواج موفق انسان را به آرامش و ثبات مي رساند و به تعادل رواني كمك شاياني مي كند و مانع پوچ گرايي و ملالت و خستگي و يكنواختي مي گردد. از اين رو توصية اكيد ما تسريع در اين امر مهم و سرنوشت ساز است. از طريق واسطه ها و آشنايان و رايزني اين سنت اسلامي را عملي سازيد.



[1] حديد (57) آية 20.

[2] كلمات قصار نهج البلاغة فيض الاسلامك ص 1186، حديث 243.

[3] آل عمران (3) آية173.